سیگار
مشروب خوردم......

سیـــــگار کـــشیدم.....

لباس تنگ و کوتاھ پوــــشیدم......

چرا دیگر دعوایــــم نمیکنی لعـــنتی....؟؟؟


ھنوز ھمان مــــردی ھستی کھ روی من غـــــیرت داشت؟.... 

راستی اصلآ منو یادت ھست نامـــــرد....؟؟؟؟


در خانه بی حضور تو سيگار می کشد . . .


مردی که با عبور تو سيگار می کشد . . .

آهسته خاطرات خودش را نگاه کرد . . .

آنوقت با مرور تو سيگار می کشد!!!

 
تو را ترک کرده ام

خلاصه خیلی فرق کرده ام

با روز آخرین دیدار!

دیگر حتی با احتیاط

بیشتری دل می بندم!

اما الان حس خوبی دارم از نبودنت!

شبیه دست فروبردن در جیب گرم

پالتوی پارسال و پیدا کردن یک نخ سیگار

 

چه سخت ميگذرد

 اين روزا که همراهش

هم پاييز باشد

هم ابر باشد

وهم غروب جمعه باشد

تمامش را اين سيگآر لعنتي
ميداند و مي سوزد ...
اما اين زندگي کآر خودش را ميکند
واين زير سيگآري
هي پر مي شود
و هي خالي . . .




برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: